50
50ماهی می شه که من و اتیت در کنار هم فرازو نشیب های بسیار زیادی و لحظات تلخ و شیرین بسیاری رو تجربه کردیم زندگی در کنار همه مشکلاتش هر روز درسی رو به همراه داره و در لحظات سخت زیبایی اون نمایان می شه...
View Article7ماهگی
ساعت نزدیک 12 شبه رادین یا به قول حمید عسل بابا و به قول خودم زندگی خوابیده.2 روز دیگه وارد 7 ماهگی می شه و من لبریز از شوقی هستم که برای اولین بار می خوام براش غذا درست کنم و بهش غذا بدم .نمی دونم این...
View Articleبارون
امروز اولین بارون پاییز 1389 رو به همراه رادین دیدم.یادمه پارسال موقعی اولین بارون رو دیدم که باردار بودم صبح حمید رفته بود سرکار منم از نگرانی که حمید بدون چتر رفته از خواب پریدم(آخه چتر نخریده...
View Articleمدتها دوری از وبلاگمون
مدتهاست که از وبلاگمون دوریم من گرفتاریهای خودم رو داشتم اتیت هم که رادین نمی زاره که پای اینترنت بشینه تو این مدت رادین 16 ماهه شده راه می ره بابا و مامان می گه خلاصه من در حال خوردنشم همیشه ، منم...
View Articleزندگی جدید
۱۰ روزه که زندگی جدید توی استرالیا با رادین شروع شده.خدارو شکر همه چیز خوبه و رادین هم کم کم داره با شرایط جدید خودشو وفق می ده.حمید هم مثل همیشه داره سعی و تلاش می کنه تا من و رادین شرایط خوبی رو...
View Articleشب یلدا
فردا اولین مهمونی رسمیه که من و حمید و رادین توی استرالیا داریم.امروز که از صبح پا شدم که به کارای مهمونی فردا برسم مدام مامانم جلوی چشمام بود آخه همیشه موقع مهمونی ها می اومد کمکم.مامان خوبم همیشه...
View Articleپت پستچی
این روزای ما با دیدن پت پستچی می گذره البته با رادین.هیچ وقت فکر نمی کردم که کارتون مورد علاقه من توی بچگی هام الان بشه کارتون مورد علاقه پسر 22 ماهه ام.
View ArticleArticle 1
امروز 10 فوریه 2012برابر با 20 اسفند 1390 دروغه اگه بگم حالم خوبه خوبه .دلم حال و هوای عید بوی اسفند ماه که من عاشقش هستم رو می خواد....از خدا می خوام که سال نو برای همه سالی سرشار از سلامتی و خوشی...
View ArticleArticle 0
دلم یه دوست می خواد یه دوسته خیلی ساده و صمیمی که بشه باهاش کلی حرف زد غیبت کرد در کل لذت برد ....
View Article
More Pages to Explore .....